عرب قبل اسلام:
عرب ها در شبه جزیره عربستان قبایل زیادی داشته اند اما قبیله هایی که بیش از هم نام برده شده عبارتند از:
1- بائده (قوم عاد یا ثمود)
2- قحطانیان (عرب اصیل) که داری دو دسته اوس و خزرجند.
3- عدنیان (فرزندان حضرت اسمائیل)
بت پرستی اعراب جاهلیت:
مهم ترین بت های عرب جاهلیت لاتی و عزی هستند.
جنس بت های آنها یا اصنام (از زر و سیم ریخته و یا چوب) یا اوثان (سنگهای شکل دار و پرنقش و نگار و تراشیده) و یا انصاب (سنگهای صاف و بی شکل).
موقعیت زن در زمان عرب جاهلیت:
1- دختران را زنده به گور می شدند.
2- زنان موقعیت و محرومیت عجیبی نسبت به مردان داشتند.
3- هیچ رحم و عواطفی نسبت به دختران نداشتند.
4- زنان در فجیع ترین وضع زندگی می کردند.
5- شوم دانستن زنان.
داستانی از موقعیت زنان در آن زمان:
روزی قیس بن عاصم نزد پیامبر آمد و یکی از انصار از دختران وی سوال کرد. او گفت که همه ی آنها را زنده به گور کرده و دلش به حال هیچکدام نسوخته جز یکی. روزی برای تجارت به جایی رفته بوده و دوران بارداری همسرش بوده و از اتمام سفرش از بچه اش سوال کرده و همسرش گفته به دلایلی مرده و زنش به او دروغ گفته بود. بچه ی زن دختر بوده و زن از ترس او زا به خواهرش داده تا بزرگ کند. چندین سال بعد دختری سراغ وی می آید و دنبال مادرش است و آن شخص دختر او بوده. پس همسر قیس مجبور می شود همه چیز را به او بگوید. روزی که زن قیس از خانه بیرون می رود قیس دختر را به صحرا می برد و گودالی را می کند. دختر از او مداوما سوال می نماید که چرا گودال می کند. بعد از کندن گودال دختر را کشان کشان به سوی گودال می برد درحالی که دختر سوال می کرد مه چرا او را زیر خاک پنهان می کند.می کند. سپس روی دختر خاک می ریزد و او را چال می کند. بعد از آن پیامبر می گرید و می گوید چه سنگدل. ملتی که رحم و عواطف نباشد مشمول رحمت الهی نمی شود.
خرافات در عرب جاهلیت:
1- آتش افروزی برای آمدن باران (آتش زدن گاو بعنوان نوعی رعد و برق با بستن چوب سلع و عشر به گاو و چوب سلع دارای مواد محترقه است.)
2- اگر گاو ماده آب نمی خورد گاو نر را می زدند. (فکر می کردند که شاخ های گاوهای نر دیو دارد.)
3- شتری را در کنار قبری حبس می کردند و به آن غذا نمی دادند تا بمیرد و صاحب قبر هنگام قیامت پیاده محشور نشود.
4- شتری را در کنار قبری پی می کردند تا از مرده سپاسگزاری کنند.
5- اگر وارد دهی می شدند و از وبا گرفتن یا دیوها می ترسیدند ده بار صدای الاغ در می آوردند.
6- اگر در بیابان گم می شدند پیراهنشان را پشت رو می پوشیدند.
7- اگر دندان فرزندشان می افتاد آنرا به سوی آفتاب پرت می کرده و می گفتند ای آفتاب دندان از این بهتر بده.
بخش های زندگی حضرت ابراهیم:
1- در زمان نمرود بدنیا آمد و ستاره شناسان هشداری به نمرود دادند.
2- درست کردن و فروختن بت ها و آنها را بی ارزش صدا کردن.
3- شکستن بت های معبد.
4- مهاجرت به سرزمین منا
5- بدنیا آمدن حضرت اسماعیل
6- چشمه ی زمزم
7- داستان ذبح حضرت اسماعیل
8- ساخت بنای کعبه
در آینده ای نزدیک انشا الله برایتان داستان حضرت ابراهیم را خلاصه خواهیم گفت.
استفاده از تکنیک ORIGAMI : اریگامی تکنیکی است که در آن با تا زدن و یا برش کاغذ بتوان شکلهای گوناگونی درست کرد. در طراحی دلار به طرز هنرمندانه و ماهرانه ای از این تکنیک بهره برده اند که البته در طراحی اسکناسهای دیگر دلار نیز از آن استفاده شده است.ولی در خود اسکناس 1 دلاری موارد متعددی وجود دارد که برای نمونه یک مورد آن همانگونه که در تصویر مشاهده می فرمایید توضیح داده می شود. دلارهای آمریکا: اگر عدد 1 در گوشه دلار را از وسط به صورت عمودی تا بزنید شکل شماره 1 حاصل می گردد با تکرار این شکل به صورت تقارنی شکل شماره دو به دست می آید از به هم چسباندن این دو شکل و پاک کردن فضای اطراف آن در نهایت شکل 4 که سر مار است حاصل می شود . گفتنی است این مورد یکی از موارد استفاده از خطوط تار عنکبوتی زمینه دلار است و طراحان دلار موارد متعدد دیگری را نیز نهان نموده اند. همان طور که قبلا نیز گفته شد مار حیوان مورد علاقه ماسونها و شیطان پرستان است . تا جایی که آن به عنوان حیوان خانگی خود استفاده می نمایند. اما نکته جالب و مهم اینجاست که بعد از این تکنیک اریگامی بر روی سر مار عبارت"OMO " حاصل می شود که بنا به عقیده شیطان پرستان اولین واژه هستی است که شیطان آن را به انسان آموخت. هم اکنون نیز در جلسات ورد خوانی و آیین پرستش " RITUAL " شیطان این واژه مکررا مورد استفاده قرار میگیرد. تکنیک اریگامی در طراحی دلار های جدید بیشتر استفاده شده است پس یکی از شواهد دسیسه فراماسونها در طراحی حادثه یاز ده سپتامبر را بیان می نمایم . قبلا نیز بیان شد که 9 و 11 از اعداد مقدس ماسونهاست لذا نباید تعجب کرد اگر حادثه برخورد دو هواپیما با برج های دو قلوی تجارت جهانی در روز یازده از ماه نهم اتفاق بیافتاد , و سپس 911 روز بعد از آن ، حادثه بمب گزاری در مادرید به وقوع بپیوندد . طراحان این اتفاقات از سالها پیش و بر مبنای پیشگویی های نوستراداموس کابالیست آن را طراحی نمودند تا به زور هم که شده است پیشگویی اعقاب خود را به تحقق برسانند. لذا برج های دوقلوی تجارت جهانی که برمبنای الگوی دو ستون معبد سلیمان " بواز "و "جاکین" ساخته شده بود گیت و دروازه ورود ماسونها به نظم نوین جهانی گشت و به بهانه این دو برج به دو کشور مسلمان حمله شد . در ساختگی بودن حادثه یازده سپتامبر هیچ شکی نیست و دلایل و مدارک مستدل و مستند غیر قابل کتمانی وجود دارد که تبیین آنها در این مقاله و در این مجال نمی گنجد اما با توجه به موضوع مورد بحثمان یعنی نشانه های ماسونی دلار، استفاده از تکنیک اریگامی نتایج باور نکردنی را بر ملا می سازد. اگر مطابق شکل اسکناسهای 5 ،50،20،10 و100 دلاری را مطابق الگو(تقریبا شبیه موشک) تا بزنید نخست (شماره یک) در 5 دلاری دو برج سالم را مشاهده می کنید. در 10 دلاری (شماره 2) نوک برج ها آتش می گیرد، در 20 دلاری (شماره 3) آتش گسترش بیشتری پیدا کرده و پایین تر آمده و نهایتا در 50 دلاری (شماره 4) هردو برج فرو می ریزند و در اسکناس صد دلاری (شماره 5) فقط دود حاصل از سوختن آنها ست که دیده می شود. آنچه در این جستار بیان گشت صرفا دلایلی کلی از ارتباط دستگاه بنیانگذاران و حکومت گردانان ایالات متحده با عقاید الحادی ، کفر آمیز و شیطانی را بیان می دارد ، صد البته تبیین جزجز فعالیتها و دسیسهای آنها مثنوی صد من خواهد شد و حتی آنچه در باره دلار بیان گشت اندکی از ماجرا بود. نویسنده تحقیقات بیشتر در این زمینه را به شما خوانندگان عزیز و گرامی محول می گرداند. ان شا الله در آینده به گوشه های دیگری از دسیسه چینی های این جریان اشاره خواهد گشت.
ارزیابی تاریخی:
دودمان صفویه توانست از ایران دوباره «ملت-دولت» مستقل، خودمحور، نیرومند و مورد احترام بسازد که مرزهای آن در زمان پادشاهی شاه عباس یکم برابر مرزهای ساسانیان بود. پادشاهی صفوی پیشروی دولت ایران به چم نوین آن بود و در دوره? آنان شکل یک فرمانروایی متمرکز ملی و شیعی پایهگذاری شد که تا امروز پابرجاست. شاهان صفوی برای نگهداری استقلال ایران که پس از جنگهای بسیار به دست آمده بود، کوشش خود را صرف انباشتن خزانه? خصوصی کردند تا بتوانند هزینههای نظامی را تأمین کنند. برای همین داشتههای آنان در بخشهای گوناگون ایران گسترش یافت و فرمانروایی خانخانی و عشیرهای و دودمانهای محلی از بین رفت و فرمانروایی مرکزی با نیروی روزافزون جای آن را گرفت. چنانکه تاریخ ایران نشان داده که فرمانروایی متمرکز باعث نیرومندی و یکپارچگی کشور میشود و دولت نامتمرکز و فدرالی ناتوانی و آشفتگی ایران را در پی دارد.
رسیدن ایرانیان به مرزهای طبیعی خود، و در بعضی زمانها به ویژه در دوره? پادشاهی شاه عباس و نادر به مرزهای دوران ساسانیان، به ایران شکوه و جلال پیشین را باز داد. برای اروپا که به گونهای سخت در معرض خطر دولت عثمانی بود، بسیار گرانبها و ارزشمند شمرده میشد، به گونهای که دوراندیشان مردم در آن دیار، دولت صفوی را مایه نگهداری خویش و نعمتی برای خود میپنداشتند و به همین دلیل با پیامهای دلگرمکننده? خود، پادشاهان ایران را به ادامه نبرد و ستیز با عثمانی تحریض میکردند. پس از عقبنشینی سلطان سلیمان قانونی از آذربایجان و تحمل تلفات سنگین سپاه عثمانی از سرما و برف و نبود آذوقه، فرستاده? ونیز در دربار عثمانی به پادشاه خود نوشت: «تا آنجا که عقل سلیم گواهی میدهد این امر جز خواست خدای بزرگ چیز دیگری نیست زیرا میخواهد که جهان مسیحیت را از ورطه نابودی پایانی رهایی بخشد (گفتهای از ترویزیانو سفیر دولت ونیزیا در دربار سلطان عثمانی). » و سفیر دیگری از دولتهای فرنگ که در استانبول به سر میبرد، همین مضمون را بدین گونه بیان کرد که: «میان ما و ورطه هلاک تنها ایران فاصله است، اگر ایران مانع نبود عثمانیان به سهولت بر ما دست مییافتند.»
برخی میپندارند ساختن دولت صفوی زیانی بزرگ برای جهان اسلام بود، بدین گونه که با رسمی کردن تشیع، و ناتوان ساختن تسنن، یکپارچگی دینی سرزمینهای اسلامی را که تا آن دوران به جای مانده بود، از میان برد و آن سرزمین پهناور و یگانه جغرافیایی را از میان برید و به خطر انداخت. لازم به گفتن است، پیش از این در سدههای چهارم تا ششم هجری، دولت اسماعیلی فاطمیان در مصر فرمانروایی در برابر خلافت عباسی درست کرده بود و تا زمانی که هر دو دولت نیرومند بودند، هیچ سختی در مبارزه با صلیبیان نداشتند. بنابراین به طور قطع این نخستین بار نبود، که یک فرمانروایی رسمی شیعی درست میشد. دوم، نیروی دولت عثمانی و گسترش پیاپی آن بدون پشتوانه فرهنگی و اجتماعی لازم انجام میشد. به گونهای که علیرغم چند سده چیرگی بر یونان، بالکان و چند کشور دیگر اروپایی تنها چندی از مردم آن بخشها مسلمان شدند و هر چند این گفته درست است که عثمانی بر اثر مناقشههای فراوان با صفویان همواره از مرزهای شرقی خود بیمناک بود و ناگزیر بخش بزرگی از نیروی نظامی خویش را در آن بخش صرف میکرد و از پیشرفت و تمرکز نیرو در جبهههای اروپا باز میماند، اما شکستهای بزرگ عثمانی در اروپا پس از محاصره وین در سال 1062 خ. 1683 میلادی و همزمان با ناتوانی و نابودی دولت صفوی رخ میدهد. عامل اصلی شکست عثمانیان، نه پیدایش دو فرمانروایی شیعه و سنی، بلکه برتری ابزارهای نظامی اروپاییان در سده? هجدهم و ناتوانی ساختارها و بنیانهای اقتصادی و اجتماعی عثمانی نسبت به کشورهای اروپاست.
پادشاهان صفویه:
- شاه اسماعیل یکم (930-907) (880 – 902 خورشیدی)
- شاه تهماسب یکم (984-930) (902 – 955 خورشیدی)
- شاه اسماعیل دوم (985-984) (955 – 956 خورشیدی)
- شاه محمد خدابنده (996-985) (956 – 966 خورشیدی)
- شاه عباس یکم (1038-996) (966 – 1007 خورشیدی)
- شاه صفی (1052-1038) (1007 – 1021 خورشیدی)
- شاه عباس دوم (1077-1052) (1021 – 1045 خورشیدی)
- شاه سلیمان (1105-1077) (1045 – 1072 خورشیدی)
- شاه سلطان حسین (1135-1105) (1072 – 1101 خورشیدی)
- شاه تهماسب دوم (1145-1135) (1101 – 1111 خورشیدی)
- شاه عباس سوم (1148-1145) (1111 – 1114 خورشیدی)
- شاه اسماعیل سوم
زمینه و پایه گذاری صفویه:
شیعیان در ایران همیشه در اقلیت و فشار بودند تا اینکه پس از یورش مغولان و فروپاشی پادشاهی کهن و پرنفوذ عباسی که حکم خلیفه مسلمانان را داشت، جانی تازه گرفتند. پس از یورش مغول، چند فرمانروایی شیعه مذهب مانند سربداران و قره قویونلوها در ایران بر سر کار آمدند و نفوذ شیعه در ایران بیشتر شد. از سوی دیگر بیشتر اهل سنت ایران بر آیین شافعی و دوستدار اهل بیت بودند.
شیخ صفیالدین اردبیلی، نیای بزرگ صفویان، هشتمین نسل از تبار فیروزشاه زرین کلاه بود. فیروزشاه از بومیان ایرانی و کردتبار بود که در سرزمین مغان ساکن بود. زبان مادری شیخ صفیالدین تاتی بود و شعرهای تاتی او امروزه در دست است. زبان تاتی یکی از زبانهای ایرانی و زبان بومی آذربایجان بودهاست.
دودمان پادشاهی صفویه به وسیله شاه اسماعیل یکم با تکیه بر پیروان طریقت تصوف علوی درست شد. این پیروان که بیشتر از ایلهای آناتولیقزلباشها نامور شدند بر سر باورهای خود سالها به هواداری از آق قویونلوها و قراقویونلوها درگیر جنگهای پیاپی با دولت عثمانی بودند. اسماعیل جوان، نوه شیخ جنید، پسر شیخ صفیالدین و نوه اوزون حسن آق قویونلو زیر آموزش بزرگان قزلباش پرورش یافت و رهبر دینی آنان به شمار میآمد. بودند و بعدها به ساخت و نیرو گرفتن دودمان صفوی نتیجه حدود 200 سال تبلیغات فرهنگی صوفیان صفوی بود. اگر به این نکته دقت شود که شاه اسماعیل در زمان تاجگذاری در تبریز تنها 14 سال داشت، ارزش این گذشته فرهنگی بیشتر نمایان میگردد. پس از یورش مغول و فروپاشی خلافت عباسی در بغداد محور اصلی نمایش یک آیین و گرایش رسمی از اسلام از میان رفت و آیین شیعه جان تازهای گرفت. به این ترتیب از بین رفتن دستگاه خلافت رسمی در کنار عواملی چون نابسامانی ناشی از حمله مغولان و گرایش به درونگرایی مردم و آسانگیری دینی مغولان موجب رونق فراوان گروههای گوناگون از جمله شاخههای گوناگون تصوف شد
پیروان شیخ صفیالدین نیز به راستی نماینده? گروه ویژ های از تصوف بر پایه? آیین شیعه دوازده امامی بودند (هر چند در مورد اینکه شخص شیخ صفیالدین، شیعه بودهاست، تردیدهایی وجود دارد). باور قزلباشان به این گروه از تصوف تا پیش از پادشاهی شاه عباس یکم مهمترین عامل نیرومندی صفویه بود. قزلباشان تا پیش از جنگ چالدران گونهای نیروی خداگونه برای شاه اسماعیل یکم قایل بودند که با شکست در جنگ این باور آنها رو به سستی نهاد.
صفویه:
صفوی، صفویه یا صفویان دودمانی ایرانی و شیعه بودند که در سالهای 880 تا 1101 هجری خورشیدی (برابر 1135-907 قمری و 1722-1501 میلادی) بر ایران فرمانروایی کردند. بنیانگذار دودمان پادشاهی صفوی، شاه اسماعیل یکم است که در سال 880 خورشیدی در تبریز تاجگذاری کرد و آخرین پادشاه صفوی، شاه سلطان حسین است که در سال 1101 خورشیدی از افغانها شکست خورد.
دوره صفویه از مهمترین دوران تاریخی ایران به شمار میآید، چرا که پس از نهصد سال پس از نابودی شاهنشاهی ساسانیان، یک فرمانروایی پادشاهی متمرکز ایرانی توانست بر سراسر ایران آن روزگار فرمانروایی کند. پس از اسلام، چندین پادشاهی ایرانی مانند صفاریان، سامانیان، آل بویه و سربداران ساخته شد، ولی هیچکدام نتوانستند تمام ایران را زیر پوشش خود جای دهند و یکپارچگی میان مردم ایران پدید آوردند.
صفویان، آیین شیعه را دین رسمی ایران جای دادند و آن را به عنوان عامل همبستگی ملّی ایرانیان برگزیدند. شیوه فرمانروایی صفوی تمرکزگرا و نیروی مطلقه (در دست شاه) بود. پس از ساختن پادشاهی صفویه، ایران اهمیتی بیشتر پیدا کرد و از ثبات و یکپارچگی برخوردار شد و در زمینه? جهانی نامآور شد.در این دوره روابط ایران و کشورهای اروپایی به دلیل دشمنی امپراتوری عثمانی با صفویان و نیز جریانهای بازرگانی (به ویژه داد و ستد ابریشم از ایران) گسترش فراوانی یافت. در دوره صفوی (به ویژه نیمه نخست آن) جنگهای بسیاری میان ایران با امپراتوری عثمانی در غرب و با ازبکها در شرق کشور رخ داد که علت این جنگها جریانهای زمینی و دینی بود.
ایران در دوره صفوی در زمینه مسائل نظامی، فقه شیعه، و هنر (معماری، خوشنویسی، و نقاشی) پیشرفت شایانی نمود. از سرداران جنگی نامدار این دوره میتوان قرچقای خان، اللهوردی خان، و امامقلی خان را نام برد که هر سه از سرداران شاه عباس یکم بودند. از فقیهان و دانشمندان نامی در این دوره میرداماد، فیض کاشانی، شیخ بهایی، ملاصدرا، و علامه مجلسی نامور هستند. هنرمندان نامدار این دوره نیز رضا عباسی، علیرضا عباسی، میرعماد، و آقامیرک هستند. ولی از دیدگاه ادبی، در دوره صفویه شاعر یا نویسنده بزرگی از ایران برنخاست و تنها در زمینه ادبیات شیعی و مرثیهسرایی آثاری درخور توجه پدید آمد.
صفویان همواره بزرگترین سد در برابر ترکان عثمانی بودند و اندیشهی بازپسگیری مرزهای هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان را داشتند. صفویان در جنگهای خود با عثمانیها همواره با نام ایران میجنگیدند. ترکان عثمانی تا پیش از بیرون رانده شدنشان به دست شاه عباس بزرگ، آذربایجان و قفقاز را به اشغال درآورده و از مردمان این سامان کشتار فراوانی کردند. صفویان فرهنگ، هنر، موسیقی، معماری ایرانی و ادبیات پارسی را گسترش میدادند و سرانجام شاه عباس پایتخت خود را به اصفهان جابجا کرد.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ